• وبلاگ : نرگس موسوي
  • يادداشت : کي ميگه زمان طلاست؟؟؟
  • نظرات : 1 خصوصي ، 17 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     


    يک مطلب ناب براي روز معلم

    http://yelooneh.mihanblog.com/

    اينا چيه ميگي تو ؟؟؟؟؟ الکل ؟؟؟؟؟ مست ميشي؟؟؟؟ خماري؟ نگو خو اينا بد آموزي داره .....
    پاسخ

    :دييييييييييي....واسه تو كه نداره :))

    درود بر شما و بر بندگان شايسته ي خدا
    ارادتمند
    فرصت شرکت در يک طرح خير رو از دست نديد
    همين..
    Bandir.ir
    بدرود

    حضرت زهرا دلش از ياس بود / دانه هاي اشکش از الماس بود
    داغ عطر ياس زهرا زير ماه / مي چکانيد اشک حيدر را به راه
    عشق معصوم علي ياس است و بس / چشم او يک چشمه الماس است و بس
    شهادت بانوي دو عالم تسليت باد
    پاسخ

    هم چنين

    سلام عليک دوست عزيز

    ماه جمادي الثاني فرا رسيد با مطلب @@مناسبتهاي ماه جمادي الثاني در يک نگاه@@ به روزم

    و دهها مطلب ديگر مفيد که در وبلاگ علوم و معارف اسلامي قرار دارد

    منتظر شما هستم

    در ضمن با نظرات مفيدت بنده را ياري کنيد

    التماس دعا

    يا علي مدد

    سلام....
    الکل بدمزه بود نرگس؟ :دي
    با الکل موافق نيستم اما با پستت چرا:)
    پاسخ

    سلام ...مرسي كه اومدي عزيزم...والا منم الكل نخوردم تا حالا :دييييييييي

    شهدا امام زادگان عشق اند که مزارشان زيارتگاه اهل يقين است.

    منتظر حضور سبزتون هستيم. ياعلي

    سلام...
    کسي نگفته زمان طلاست!گفتن وقت طلاست يعني بايد قدر ثانيه هاي زندگي خود رو بدونيد و بهترين استفاده رو از وقتتون ببريد.يا حق
    پاسخ

    سلام...ممنونم از نظر زيباتون

    شهدا ، امام زادگانِ عشق اند که مزارشان زيارتگاهِ اهلِ يقين است .

    در وب برادران شهيد هاشمي منتظر حضور سبزتون هستيم ، ياعلي

    با مطلبي در عنوان(تحميل گرايي و حقيقت گرايي در تارخ از منظر پناهيان)منتظر حضور شما در وبلاگم هستم. نظر يادتون نره!!!!يعني چي؟

    لبيک يا خامنه اي لبيک يا حسين است

    يا زهرا.خدانگهدارخدانگهدار

    گفت : در ميزنند مهمان است
    گفت : آيا صداي سلمان است؟
    اين صدا نه ،صداي طوفان است
    مزن اين خانه ي مسلمان است
    مادرم رفت پشت در ، اما

    گفت : آرام ما خدا داريم
    ما کجا کار با شما داريم
    و اگر روضه اي به پا داريم
    پدرم رفته ما عزاداريم
    پشت در سوخت بال و پر ، اما

    آسمان را به رسيمان بردند
    آسمان را کشان کشان بردند
    مادرم داد زد بمان ، بردند
    بازوي مادرم سپر ، اما

    بين آن کوچه چند بار افتاد
    اشک از چشمان ياس افتاد
    پدرم در دلش شرار افتاد
    تا نگاهش به ذوالفقار افتاد
    گفت : يک روز يک نفر اما ...

    سيد حميد رضا برقعي

    پاسخ

    خيلي متشكرم

    آخ چه جمله اي..معرکه بود نرگس..فوق العاده.....
    پاسخ

    مرسي عزيزم لطف كردي
    سلام جالب بود .
    پاسخ

    سلام مرسي
       1   2      >