هوا چقدر خوب و دو نفره ست ... من هستم و خدا ... و در جاده ي زندگي ، صورتم مهمان نسيمي که معطر شده از اميد ... به خودم ميگم : هيچ چيز ارزش اين رو نداره که دستم رو از دستان مهربون خدا بکشم بيرون و بگذارم تو دست غير خدا ... راستي اونکه دستان مهربان خدا رو به غير او فروخت غير از افسوس چه چيزي رو بدست آورد ؟.... اعياد شعبانيه رو بهتون تبريک ميگم ..موفق باشيد
تکنيک هاي مطالعه و تندخواني و تقويت حافظه و تمرکز
با شهريه اي بسيار پايين نسبت به دوره هاي مشابه
براي اطلاع بيشتر و ثبت نام اينجا را کليک کنيد
پدر مهربان و امام همه بشريت هديه هاي ناقابل و سراسر با عشقمان تقديم به شما
سلام دوستان عيدتان مبارك.براي شركت در مسابقه و مشاهده شرايط مسابقه به وبلاگ حقير مراجعه كنيد.متشكرم
سلام نرگس
هيچ کار خدا بي حکمت نيس...
داستان عبرت انگيزي بود...
ياحق:)