شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
+ آنقدر فريادهايم را سکوت کرده ام که اگر به چشمانم بنگريد کر مي شويد...
حميد....؟
همون بهتر که فرياد نمي زني وگرنه به جرم آلودگي صوتي مي بردنت جريمت مي کردن
حميدددددددددددددد دي:
:دييييييييييييييييييييي
حميددددددددددددددددددددد برنج مون چيه؟؟؟؟؟؟؟؟ دي:
حميد....؟
چچچچچچچچچچچچچچيييييييييييييييييييييييييهههههههههههههه
:)))))))))))))))))
حميد....؟
تبرکه
×رزسفيد×
کاش ميدانستي چيست آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاريست؟؟؟؟
برنج تبرکم مگه جاري ميشه دي:
×رزسفيد×
برنج تو شمال ما فراوونه تبرک ميخواييم چيکار؟ضمنا منظورم اصلا برنج نبود بي ذوق!!
حميد....؟
پس چي بود؟
×رزسفيد×
منظورمو خانوم موسوي که اين فيد رو گذاشته خوب گرفته .....منظور هردومون يه غم پنهانيه که هرکس نميتونه از چشماي طرف مقابلش بخونه!!گرفتي؟؟؟
دي:
اها..پس منظورتون برنج نبود..اما برنج تبرکم خوبه ها..مگه نه حميددددددددددددددددددد
عجب !!!!!!!!!!!
حميد....؟
برنج دانه بلن تبرک.................
چراغ جادو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top